السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین (ع) وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی اَصحابِ الحُسَین (ع)

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

رضایت؛ بالاترین مقام

29 مهر 1393 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)

آخرین مرحله از مراحل سیر و سلوک معنوی انسان

آخرین منزل رشد انسان این است که او به جایی برسد که همه حقایق عالم را به صورت حکمت نظری درک نماید؛ اگر چه به چنین مرتبه ای رسید آن گاه او در منزلت رفیع ترین انسان ها قرار گرفته است. در علم اخلاق، کمال نهایی، دست یابی به صفات نیکو و پاک شدن از اخلاق ناپسند و رسیدن به اخلاق الهی است. در عرفان، کمال سیری است در مراحل توحید؛ از توحید افعالی تا توحید ذات. انسان باید به جایی برسد که حجاب ها از قلب و دیده او کنار رود و دریابد که خدا همه چیز است. در قدم اول انسان درمی یابد که همه کارها به خدا منسوب است، یعنی «لاحول و لا قوۀ الا بالله» اندکی جلوتر به توحید صفات و اسماء می رسد و در نهایت به توحید ذات دست می یابد و درمی یابد که لا اله الالله، یعنی هر چه هست اوست.
رضایت؛ بالاترین مقام
بالاترین درجه و مقصد اصلی انسان رسیدن به مقام رضاست. در ذیل زیارت جامعه امیرالمؤمنین دعای بسیار زیبایی وجود دارد و یکی از فرازهای آن این است : «الرضا لقضاءک و قدرک …» خدایا رضایت به قضا و تقدیر خودت را بزرگترین و دورترین هدف من قرار ده، یعنی نهایت وجود انسان به مقام رضا ختم شود. در کتاب کافی در بخش ایمان و کفر روایاتی به این مضمون آمده است در بعضی روایات آمده : «اَعْلَى دَرَجَةِ الزُّهْدِ أَدْنَى دَرَجَةِ الْوَرَعِ وَ أَعْلَى دَرَجَةِ الْوَرَعِ أَدْنَى دَرَجَةِ الْيَقِينِ وَ أَعْلَى دَرَجَةِ الْيَقِينِ أَدْنَى دَرَجَةِ الرِّضَا»[1] بالاترین مقام رضاست. انسان پس از زهد و فراغت از امور دنیا آماده رسیدن به مقام یقین می گردد. تمام شک های ما ناشی از تعلقات دنیایی است و این شک ها با برهان و استدلال رفع نمی شوند. فلسفه یقین نمی آورد، بلکه یقین با رفع تعلق از بین می رود. حجاب ها و تعلقات مانع رسیدن به مقام یقین است. پس بالاترین درجه زهد یقین است. اگر انسان به مرحله یقین رسید می تواند به مرحله رضا دست یابد.
اثرات مقام رضا و یقین
اگر کسی به رضا و یقین رسید باید این اثرات در او ظاهر شود. در کتاب کافی آمده است : «ان الله تعالی جعل بعدله و قسطه جعل الروح و الراحۀ فی الیقین و الرضا و جعل الهم و الحزن فی الشک و السخط»[2] خدای متعال ترسیمی عادلانه فرموده است. اگر کسی به مقام رضا برسد خدای متعال به او روح و راحتی عطا می کند. نتیجه یقین و رضا این است که انسان احساس نماید زمام تمام هستی به دست خداست. رضایت در انسان راحتی و نشاط ایجاد می کند؛ زیرا انسان می داند خدا ضامن کارهای اوست و همه کارها نیز در دست خدا است. در این مرحله انسان تنها با تقدیر خود به نشاط نمی رسد، بلکه از مشاهده تقدیر سراسر هستی لذت می برد. اگر رضا به درجات بالاتر برسد انسان در متن سنگین ترین آزمایش که خدای متعال برای او رقم می زند هیجان زده و خوشحال خواهد شد؛ به عبارت دیگر در کار خدا تنها زیبایی می بیند و می تواند زیبایی کار او را درک نماید.
عاشورا؛ سنگین ترین آزمایش تاریخ
عاشورا تجلی رضایت به قضای الهی در بالاترین مرتبه است. عاشورا تولی، تسلیم، وفا و تصدیق ولایت ولی خدا است؛ این عمیق ترین و سطحی ترین لایه عاشورا است. از یک سو رضا به قضای الهی و وفا به او و از سوی دیگر نیز اوج طغیان در برابر یکدیگرند. عاشورا سنگین ترین بلای تاریخ است و بلایی بزرگتر از آن وجود ندارد. صاحب این بلا نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است و خدا قبلاً میثاق این بلا را از پیامبر، امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهم السلام گرفته که این فرزند دارای چنین بلایی است و آنها نیز میثاق داده اند و سپس خدا این فرزند را به آنها عطا کرده است.
عبودیت امام حسین علیه السلام
عمیق ترین لایه عاشورا رابطه باطنی ولی خدا با خدای متعال است. نتیجه عبودیت امام حسین علیه السلام رسیدن به مقام قرب و شفاعت همه عوالم حتی شفاعت نسبت به انبیای اولوالعزم است. از سوی دیگر خدای متعال دست او را می گیرد و این عبودیت و بندگی، دست گیری از همه عوالم در طول تاریخ است. کسی جز نبی اکرم و اهل بیت علیهم السلام نمی تواند وسعت عظمت و بلای سیدالشهدا علیه السلام را درک نماید و ما تنها از این واقعه صحبت می کنیم «لقد عظمت الرزیۀ و جلت و عظمت المصیبۀ بک علینا و علی جمیع اهل الاسلام و جلت و عظمت مصیبتک فی السماوات علی جمیع اهل السماوات».[3]
جریان شعر محتشم
محتشم می گوید :
در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
محتشم شاعر موفقی بود، ولی در رثای سیدالشهدا شعری نداشت. نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در خواب دید و ایشان فرمودند که چرا برای فرزند من شعر نمی گویی؟ عرض کرد یا رسول الله من در این زمینه گامی برنداشته ام و موفق نیستم. حضرت فرمودند این گونه بگو که: باز این چه شورش است که در خلق عالم است . محتشم از خواب برخاست و ترجیع بند را گفت تا به اینجا رسید: گر چه از بری زاده شد ذات ذوالجلال. قلم را بر زمین گذاشت و دید این سخن کفر و شرک است، آنگاه گریه نمود. دوباره خواب دید و گفتند این گونه بگو : دردل است و در هیچ دلی نیست قرار «أَنَّ قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»[4] مانند این است که می خواهد بگوید خدای متعال نیز غصه دار است. باطن حادثه بر احدی گشودنی نیست.
تفسیر آیه کهیعص
از امام زمان علیه السلام در تفسیر آیه کهیعص نقل شده که ایشان فرمودند: وقتی جبرئیل اسماء پنج تن را برای زکریا بیان کرد و او به آنها متوسل شد به حضرت جبرئیل عرض کرد وقتی نام این چهار نفر را می برم قلبم شاد می شود، اما زمانی که به پنجمی می رسم غصه دار می شوم، دلیل این مسئله چیست؟ جبرئیل این پنج حرف را برای زکریا بیان کرد، یعنی مصیبت سیدالشهدا خوانده شد (کاف ها یا عین صاد). از کاف : کربلا، از ها : هلاک العترۀ، از یا یزید و هو ظالم الحسین علیه السلام، از عین : عطش و از صاد : صبر حسین علیه السلام مراد است. زکریا سه روز در را به روی خودش بست و با احدی صحبت نکرد و مشغول عزاداری بود.[5]
پذیرش میثاق عاشورا توسط امام حسین علیه السلام در عالم ذر
عاشورا مسئله ای است بین خدا و ولی اش و میثاقی است که خدای متعال از ولی اش گرفته و حضرت سیدالشهدا علیه السلام این میثاق را به ظهور رسانده اند. خدا سنگین ترین میثاق را گرفته و حضرت در بطن سنگین ترین ابتلائات است. امام با کمال اختیار آمده و این شأن تنها متعلق به اولیای خداست. انسان، اهل بلاخواهی و تحمل بلا نیست. اولیای خدا به این دلیل به استقبال بلا می روند که بلا بهترین نردبان سلوک انسان و بهترین وسیله برای تقرب به خداست. آنها توان تحمل بلا را دارند و در برابر سنگین ترین ابتلائات ذره ای سستی از خود بروز نمی دهند. سیدالشهدا علیه السلام میثاق سنگین ترین بلا را بر عهده گرفتند. در عالم ذر احدی جرأت نکرد این مسئولیت را بپذیرد و تنها سیدالشهدا علیه السلام آن را پذیرفت و در صحنه عاشورا به این میثاق وفا کرد.
عمیق ترین لایه عاشورا وفا به میثاق با خدای متعال و رضایت به قضای الهی و اوج عبودیت خدای متعال است. از یک سو شیطان تمام شیطنت خود را در برابر خدا بروز و ظهور داده و از سوی دیگر بزرگ ترین عبادت ها، بندگی ها، محبت ها، خشوع ها و خضوع ها تجلی پیدا کرده است. شاید بتوان گفت عاشورا بزرگ ترین عبودیت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است و شاید معنای «حسین منی و انا من حسین» نیز همین باشد. عبادت سیدالشهدا علیه السلام وابسته به نبی اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است و این عبودیت از نبی اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم سرچشمه می گیرد. همه عبودیت ها نتیجه عبادت سیدالشهدا علیه السلام است و واسطه شفاعت و دلیل تحقق همه عبادت ها ایشان است. هیچ عبادتی محقق نمی شود، مگر به واسطه شفاعتی که حاصل این عبادت است. سیدالشهدا علیه السلام که دلیل همه عبادتهاست خود محصول دامان نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام است. حقیقت عبودیت از دامان نبی اکرم به همه عوالم جاری می گردد.
امام حسین خود را بدهکار و محتاج به خدا می داند
امام حسین علیه السلام میثاق داده و پای این میثاق ایستاده و به آن وفا کرده و مهم تر این که خود را به خدا بدهکار می داند. اگر خدا این بار را بر دوش کسانی که ادعای وصال و حب و عشق می کنند می نهاد همگی ناراحت می شدند، اما امام حسین علیه السلام گله مندی نکرد و هر چه به ظهر عاشورا نزدیک تر می شویم چهره حضرت برافروخته تر می شود و در گودی قتلگاه خود را بدهکار و محتاج می داند. «الهی رضا بقضائک تسلیما لامرک لا معبودا سواک یا غیاث المستغیثین» ای فریاد رس بیچارگان، دست مرا بگیر. صفوف ملائکه از خدا اجازه می خواهند تا مانع این مصیبت بزرگ شوند، ولی سیدالشهدا علیه السلام در گودی قتلگاه آرام می گیرد و مخاطب به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنۀ» می گردد. در روایات آمده بعد از ظهر عاشورا ندا آمد اگر بخواهید همه را بر می گردانیم و اندکی از مقام تو کم نخواهد شد، حضرت عرضه داشت نه !
فرار دشمن از مقابله با امام
در روز عاشورا سیدالشهدا به گونه ای به لشکر دشمن حمله می نمود که یک بیابان لشکر به طرف کوفه فرار کردند. تعبیر مقاتل این است که مثل روباهی که از مقابل شیر فرار می کند همه از مقابل امام می گریختند. عمر سعد دستور داد تک به تک با او نجنگید و دسته جمعی به او هجوم ببرید، اما زمانی که حضرت ذوالفقار را به دست گرفت و رجز می خواند و حمله می نمود همه فرار می کردند.
وفاداری اصحاب امام حسین علیه السلام
امام دلیرانه می جنگید، اما احساس کرد خورشید در حال غروب و فرصت رو به اتمام است. این صحنه اوج رضایت به قضای الهی و محبت به خدای متعال است. صحنه دیگر وفا به ولی خداست که امام می فرمایند: «انی لا اعلم اصحابا اولی و لا ابر و لا اوصل من اهل بیتی».[6] در هیچ صحنه ای به اندازه عاشورا وفا به ولی خدا تجلی پیدا نکرده است. امام بیعت خود را از اصحاب برداشتند، اما اصحاب سیدالشهدا برای ماندن التماس می کردند و در آن فتنه تاریکِ تاریخ سیدالشهدا را تنها نگذاشتند و مانند دیگران برای نیامدن بهانه ای نتراشیدند. ابن عباس ها و کسانی که سیدالشهدا علیه السلام را بر دوش پیامبر دیده بودند و شنیده بودند: «الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنۀ» نیامده بودند. آنهایی که شنیده بودند: «احب الله من احب حسیناً» نیامده بودند و فتنه سنگین بود. در شب عاشورا سیدالشهدا علیه السلام بیعت را از آنها برداشتند و فرمودند اگر بمانید حتماً کشته می شوید. اگر شما بمانید من کشته می شوم و اگر نمانید نیز من کشته می شوم و ماندن شما چیزی را تغییر نخواهد داد. ظاهراً ماندن آنها موجب نمی شود که سیدالشهدا کشته نشود، ولی در شب عاشورا به حضرت فرمودند: اگر شما را رها کنیم به کجا برویم و در عاشورا «بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام» جانشان را پیش روی امام حسین علیه السلام تقدیم نمودند. در صحنه عاشورا سی هزار نفر در یک سو و حداکثر دویست نفر در سوی دیگر میدان هستند. هنگام صبح عمر سعد جنگ را با تیرباران عمومی آغاز کرد. تیر در کمان گذاشت و لشکر را گواه گرفت که پیش امیر شهادت بدهید اولین کسی که تیر به خیمه سیدالشهدا علیه السلام پرتاب کرد من بودم، لذا با تیر باران عمومی جنگ آغاز شد.
________________________________________
[1] الکافی، ثقه الاسلام کلینی، 2 / 62 ، باب الرضا بالقضاء … ص60.
[2] اصول کافی ج2 ص57 ، الوافی فیض کاشانی ج4 ص269، تحف العقول ص6، وسائل الشیعه ج15 ص202، امالی شیخ مفید ص285 و بحارالانوار ج67 ص143.
[3] مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا، شیخ عباس قمی رحمه الله علیه.
[4] بحارالانوار، علامه مجلسی، 55/ 39 ، باب59، الحجب و الاستار و السرادقات … ص 39.
[5] کمال الدین و تمام النعمۀ شیخ صدوق ص461 و بحارالانوار ج44 ص223.
[6] تاریخ طبری ج4 ص417 و موسوعۀ کلمات الامام الحسین علیه السلام ص478.

 نظر دهید »

وظایف منتظران موعود 1

28 مهر 1393 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)


- آداب و رسوم خویش را به فرزندانتان تحمیل نکنید،که آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند .
شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 20 ، ص 267 .

- نخستین کسی که با مهدی ( علیه اسلام ) بیعت می نماید ، جبرئیل امین است ، همان فرشته وحی و حامل علم الهی که از سوی خدا تمام نعمتهای علمی و عطایای معنوی از اوست . پس از بیعت او 313 یار جوان با امام زمان (علیه السلام ) بیعت کرده ، پیمان وفاداری و اطاعت با او می بندند .
امام باقر( علیه السلام ) ، تفسیر العیاشی ، ج 2 ، ص 56 .

- ” یا لثارات الحسین ” یکی از شعار های نمادین و برجسته یاران مهدی ( علیه السلام ) است .
یعنی : ای خونخواهان حسین ( علیه السلام ) ! بپاخیزید .
ازو درخواست می کنم که روزی من گرداند تا با امام منصور اهل بیت محمد ( صل الله علیه و آله ) خونخواه تو باشم .
فرازی از زیارت عاشورا

- امام باقر ( علیه السلام ) چنین بیان می دارد :
” هیچ چیزی در جهان باقی نمی ماند مگر آنکه مطیع و پیرو ( یاران موعود ) خواهد شد ، حتی حیوانات زمین و پرندگان آسمان ! همگان رضای ایشان را در هر امری جستجو می کنند ، بخشی از زمین بر جای دیگر مباهات می کند و می گوید : امروز یکی از یاران قائم ( علیه السلام ) بر من گام نهاد و از اینجا گذشت ! . “
کمال الدین ، ج2 ، ص673، حلیه الابرار ، ج ، 685 .

- هر یک از شما خودش را برای خروج قائم آماده کند ولو با تهیه یک تیر ، که اگر خداوند این آمادگی را در نیت شما ببیند امیدوار هستم که خداوند در اجلتان مهلت دهد تا ظهور او را درک کرده از اعوان و انصار آن بزرگوار باشید .”
امام صادق ( علیه السلام ) ، نور الثقلین ، ج1 ، ص 781.

- ” خدایا ، درود فرست بر مولا و سرورم صاحب الزمان ، و مرا از یاران ، پیروان ، مدافعان و نصرت کنندگانش قرار ده ، از آنان که در رکابش شربت شهادت می نوشند ، با شوق و رغبت ، بی هیچگونه کراهت . “
مفاتیح الجنان .

- دوستی مهدی موعود ( علیه السلام )،همراهی و متابعت او را می طلبد تا توفیق ” یار ” بودن به جوان ارزانی شود، بنابراین،با درنگ در ” نشانه ها ” می توان خود را محک زد،ناسره را زدود و حریم دل را برای درک قائم آذین بست و به “انتظار” موعود مهیا شد،انتظاری که امام صادق( علیه السلام ) چنین از آن یاد می کند:
“اگر او را درک می کردم ، تمام عمرم را در خدمتگذاری او می گذراندم .”
امام صادق ( علیه السلام ) ، بحار الانوار ، ج 51 ، ص 148 .

- این کلام امیر المومنین علی ( علیه اسلام ) را می توان به عنوان منشور جوان ، دلیل و راهنمای راه دانست ، چه در عصر غیبت و چه در عصر ظهور ، امام فرمود :
” از او تخلف نکن اگر او را درک کنی ، از او مگذر اگر بسوی او هدایت شدی .”
امام صادق ( علیه السلام ) ، بحار الانوار ، ج 51 ، ص 212 .

- فرازی از ” دعای عهد “
* بار خدایا ! ما را از یاوران و کمک کنندگان و مدافعان وی قرار ده ،
آنانی که ،
از پی انجام مقاصدش شتافته ،
اوامرش را امتثال کرده ، به حمایت او برخواسته
و به سوی اراده اش مشتاقانه سبقت می گیرند .
و در حضور حضرتش به درجه رفیع شهادت می رسند .
پروردگارا! اگر میان من و او مرگ جدائی افکند ،پس مرا از قبر برانگیز ، در حالی که کفنم را ازار خود کرده و شمشیرم را از نیام برکشیده و لبیک گویان دعوتش را - که اطاعت بر تمام مردم شهر و دیار عالم لازم است - اجابت کنم .
* ای خدا !
آن طلعت بلند و چهره زیبا را به من بنما ، و او را از پرده غیبت پدیدار کن ، و بر چشمانم با نگاهی که بر او می افکنم سرمه کش .
آمین رب العالمین.

منبع : بر گرفته از کتاب جوانان ، یاوران مهدی ( علیه السلام ) ، محمد باقر پور امینی ، ناشر : انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (علیه السلام ) ، نوبت چاپ : سوم

 

 1 نظر

بصیرت 3

26 مهر 1393 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)

پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامه‏ ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.

(صحیفه امام ج‏14ص491)

اینکه چرا امام رضوان الله تعالی علیه بحث پنجاه سال عبادت را پیش می کشد، جای تفکر دارد. یقینا کسانی که به فرموده ایشان ره صد ساله را یک شبه طی کرده اند، حرفی برای گفتن دارند که عابدِ با سابقه پنجاه سال عبادت حتما باید آن را بشنود. بلکه در آن تفکر کند.

اما تفسیر این فرمایش متین از زبان برترین ثمره آن روح خدا یعنی رهبر معظم انقلاب طعمی دیگر دارد:

امام خامنه ای: «ببینید جوانى چه ظرفیتى دارد! ببینید جوانى چه شور و شوق و عظمت و گنجایشى دارد، چطور مى‏شود در جوانى، بالاترین مقامات معنوى را طى کرد!؟ یک بار دیگر در زمان ما، در همین جبهه‏ هایى که شما آن را تجربه کردید، این اتّفاق افتاد. این‏ که امام یک وقت فرمودند (این وصیتنامه‏ها را بخوانید) به همین‏خاطر است .من چون خودم وصیتنامه ‏ها را مى‏خواندم - و الان هم هر وقت به دستم بیاید، مى‏خوانم - فهمیده ‏ام که امام چرا این نکته را فرمودند. زیرا در این وصیتنامه ‏ها، گاهى مطالبى وجود دارد که یک دنیا عرفان حقیقى و ناب است. یعنى حتّى عرفاى برخوردار از علوم دینى و علوم ظاهرى، که طبعاً امکان عروج و رشدشان بیشتر است و قهراً پاکیزه ‏ترند - نه یک عارف سالکى که معرفتى از لحاظ علوم دینى ندارد - آنچه را که بعد از مثلاً چهل، پنجاه سال مجاهدت، در سن هفتاد سالگى، هشتاد سالگى احساس و درک و مشاهده مى‏کنند، یک جوان به برکت فداکارى مخلصانه، در مدت چند ماه به دست مى‏آورد. چیز عجیبى است ! ببینید چطور نعمت الهى، بى‏دریغ به سمت دلهاى بااخلاص روانه مى‏شود!»(1)

آنچه قابل توجه است این است که اگر یک جوان عادی در کوره دفاع از کیان اسلام چنین منور می شود، حال در نظر بگیر آن کس را که درس دین را خوانده و با این بصیرت وارد معرکه عشق و جنون شده است. قطعا کلامش گیراتر و شمشیر بیانش بر دلهای دنیایی ما بران تر است. وصیتنامه های شهدای عزیز، تا قیامت راه را بر رهروان روشن کرده است تا آنجا که منشور معنوی انقلاب خوانده شده است.

حضرت آیت الله خامنه ای:
منشور معنوى انقلاب هم وصیّتنامه امام و وصیّتنامه ‏هاى شهداست. این وصیّتنامه ‏ها را بخوانید و ببینید شهدا که در میدان جنگ جان خود را فدا کردند، براى چه فدا کردند و دنبال چه بودند. مگر مى‏شود از مجموعه فداکاریها و آرمانهاى یک ملت، کسى به این آسانى دست بشوید؟! این ها راه ماست؛ اینها مایه ‏هاى سعادت ماست که باید دنبال کنیم.(2)

و اینک به گزیده ای از وصیتنامه های عارفانه شهدای روحانی، روح خود را جلا می دهیم و با عهدهای فراموش شده تجدید پیمان می کنیم:

شهید آیت الله دکتر سید محمد حسین حسینی بهشتی
بیش از هر چیز به فروغ الهی که در دل انسان هاست اهمیت دهند و با ایمان به خدای یکتا علیم، قدیر، سمیع، رحمان و پیروی از خاتم الانبیاء و کتابش قرآن و از ائمه معصومین علیهم السلام و اهتمام به ذکر خدا و یاد خدا و نماز با حضور قلب، روزه، عبادات و انفاق و ایثار و صدق و جهاد بی امان در این راه و حضور پیگیر در جماعت و انس با مردم، راه سعادت را به روی خود باز کنند.

روحانی شهید سید اسماعیل طباطبایی
امام را تنها نگذارید. او در بین نایبان عام امام زمان (علیه السلام) کاملترین و بارزترین آن هاست. همانگونه که بین پیامبران، کاملترین پیامبر خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله است. او کاملترین نایب مهدی (علیه السلام) است. اوست که ما را از بدبختی ها و بیچارگی ها و ظلم نجات داد، امید است قلبش را از خودتان خوشحال کنید، تا این انقلاب به انقلاب امام زمان (علیه السلام) متصل گردد.

طلبه شهید امیر هوشنگ موسی رضایی
از امت مسلمان و پاک ایران تقاضا دارم برای حفظ خون شهدا از امام امت جدا نشوند. مبادا کسی خدای ناکرده برای دلسوزی نسبت به من به حکومت جمهوری اسلامی بد بگوید. اگر چنین کرد لعنت خدا بر او باد.

طلبه شهید اسماعیل ضمیرایی چوکایی
ای کسانی که می خواهید نام امام حسین علیه السلام و یارانش همیشه زنده بماند، ای کسانی که می خواهید جهان مظلومیت علی علیه السلام و فاطمه الزهرا سلام الله علیها را بفهمد، ای مؤمنین که می خواهید همیشه اسلام سر افراز باشد، باید دنباله رو خون شهدا باشید، دنباله رو خون حسین بن علی علیه السلام باشید. حال چگونه می توانید در این راه پیروز شوید؟ باید از ولایت فقیه اطاعت کنید.

طلبه شهید مرتضی سلیمی
عزیزان این حقیر کوچکتر از آن است که برای شما پیام دهد، لکن فقط خط امام را حفظ کنید. در مراسم دعا شرکت کنید، چون هر برکت و معنویت که می آید از همین ادعیه است. طلاب عزیز و فضلای گرانقدر، شما پزشکان روح اجتماعید و اجتماع سالم ما به شما احتیاج دارد خط رهبری را حفظ کنید.

طلبه شهید علی سلیمی نبی
در طول روز از خود شدیدا مراقبت کنید که خطا نکنید و به عهد خود وفادار باشید و به هنگام شب اعمال روز خود را محاسبه کنید اگر موفق بودید خدا را شکر کنید و اگر ناکام بودید توبه کنید.

روحانی شهید محمد حسین رسولی
خود را وابسته به دنیا مکنید که دنیا فانی است و در آن هیچ انسانی جاویدان نخواهد ماند. شما همه در قبال خون شهدا مسؤولیت دارید و باید راه شهدا را ادامه دهید جهاد تنها در جبهه جنگ نیست بلکه خدمت پشت جبهه اگر فی سبیل الله باشد خود جهاد است، هرچند کوچکتر از آن هستم که چیزی بگویم ولی عاجزانه درخواست دارم پشتیبان ولایت فقیه باشید.

مفقود جاویدالاثر رضا سخاوتی
ما قطره ای از این اقیانوس مواج انقلابیون مسلمان هستیم که جانمان را به کف گرفته ایم و به اطاعت از پیرمان (حضرت امام خمینی) با تک تک سلولهای بدن خویش برای پاسداری و دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی قیام نموده ایم.

طلبه شهید داود دانش کهن
اسلام درختی است که برای میوه دادن احتیاج به خون دادن و خون دل خوردن دارد، پس برادرانم سعی کنید با فکر و زبان و قلم و جان و مال خود با انقلاب و دولت مورد تأیید امام همکاری و همراهی کنید. به خود بیائیم و پیام انقلاب و امام عزیزمان را دریابیم و لحظه ای از ولایت فقیه و دامان اسلام جدا نشویم و در برابر فشارهایی که از سوی ابر قدرتهای خارجی و عوامل داخلی و نفوذی آن ها بر ما تحمیل می شود گردن خم نکنید.

طلبه شهید علی رساطلب
برادران و خواهرانی که این جملات راپس از شهادت من می خوانید، این را بدانید که حرکت من حرکتی با اراده و توام با عشق به معبود بوده است و راضی نیستم که کسی مرا با الفاظی چون جوان ناکام، حیف شد و… یاد کند چون که من به زندگی اصلی و واقعی رسیدم. خدا را گواه می گیرم که در اینجا (جبهه) صدق و صفا را میان رزمندگان دیدم، اینجا عشق به خدا را یافتم و اینجا چگونه انسان شدن را آموختم. نداشتن دلبستگی به دنیا که علی علیه السلام آن را شرط نجات افراد می داند، را دیدم.

روحانی شهید سید احمد قاسمیان
خدایا تو را بخودت قسم می دهم لحظه مرگ مرا لحظه سعادت قرار داده، بنده حقیرت را با امان کامل و محبت واقعی حضرت محمد صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام و یازده فرزندش قرار بده و توفیق خدمت به اسلام و رهبر عزیز امام خمینی و مردم مسلمان شیعه عطا بفرما. پروردگارا راضی نباش که استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا این شیطان بزرگ، بیش از این به مردم مستضعف دنیا به ویژه مسلمانان و شیعیان ظلم و خیانت کند.

طلبه شهید کریم حاجی آقا خیابانی
عقیده ای که مرا به اینجا یعنی جبهه کشاند چیزی جز انجام وظیفه نبود و امیدوارم تا آخرین مرحله زندگی در انجام وظایف الهی کوتاهی نورزم. توصیه ای که به برادران و خواهرانم دارم این است که عمرتان را فقط صرف همین مطلب یعنی یافتن راه حق و حقانیت و نور و نورانیت کنید که در آخرت با سرافرازی و سر بلندی قدم در صحنه قیامت گذاریم.

طلبه شهید محمد یاسایی
از پدر و مادرم می خواهم بعد از شهادتم زیاد برایم گریه نکنند و اگر گریه کردند گریه شادی باشد. برایم زیاد خرج نکنند و به مستمندان کمک کنند. حضرت امام را دعا کنید که آیندگان قدر این نعمت را خواهند فهمید.

طلبه شهید محمد تقی حسینی تبار
لذت های این دنیا بازیچه است و آخرت اصل است و باید به فکر آنجا بود بیائید مبارزه با نفس را از رسول اکرم صلی الله علیه و آله بیاموزیم. ما که خود را شیفته امیرالمؤمنین علی علیه السلام می دانیم، اگر نمازمان قضا شود اگر طاقت یک روز روزه گرفتن را نداشته باشیم دروغ می گوییم که شیعه او هستیم. اگر در این زمان که جبهه رفتن بر ما واجب است نتوانیم از مال و اولاد و زندگی دنیا دل کنده، به یاری آن فرزند پیامبر ـ رهبر عزیزمان ـ برویم باید بدانیم که حق نداریم ادعا کنیم که دوستدار ائمه علیهم السلام و مخصوصا امام حسین علیه السلام هستیم.

منابع:
‏(1) بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با فرماندهان و مسؤولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى (26/6/1376)
(2) بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبه ‏هاى نماز جمعه‏ تهران (1/9/1381)
ـ http://khamenei.ir/
ـ پیشگامان دین و شهادت
ـ صحیفه امام /919/د103/ن

 نظر دهید »

بصیرت 2

26 مهر 1393 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)

همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.

امام خمینی (رحمه الله علیه)

 نظر دهید »

شهدا شمع محفل بشریت

22 مهر 1393 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)

مثل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتوافکندن است، تا دیگران دراین پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند.آری، شهدا شمع محفل بشریت اند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند.اگر این محفل تاریک می ماند هیچ دستگاهی نمی توانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد.

گزیده ای از مقاله “شهید” اثر شهید مرتضی مطهری

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 14
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین (ع) وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی اَصحابِ الحُسَین (ع)

زیبا سخن گفتن و روانی عبارت ها و الفاظ چنان در زینب (سلام الله علیها) ملکه شده بود که در سخت ترین و بحرانی ترین لحظه با موازین ادبی سخن می گفت . نیشابوری در این باره می گوید: «زینب در فصاحت و بلاغت در پارسایی و عبادت مانند پدرش علی (علیه السلام) و همانند مادرش زهرا بود»
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • علما
  • شهدا
  • اهل بیت (ع)
  • قرآن
  • عمومی
  • دلنوشته
  • نماز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

طرح ختم گروهی قرآن کریم بهمراه تدبر درآیات

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس