السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین (ع) وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی اَصحابِ الحُسَین (ع)

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

آیا می دانید نشانه قبولی نماز چیست؟

13 آذر 1392 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)

بسم الله

امام صادق (ع ) :من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعته صلاته عن

الفحشاءو المنکر فبقدر ما منعته قبلت منه

هرکس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی

باز داشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته به همان اندازه نمازش

قبول شده است .( بحار الانوار، ج ,۸۲ ص ۱۹۸ )

 نظر دهید »

عوامل حضور قلب در نماز

13 آذر 1392 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)

بسم الله

عوامل حضور قلب در نماز

قرآن کریم یکی از ویژگی های انسان های مؤمن و رستگار را خشوع آنان در نماز دانسته و می فرماید: (( به راستی که مؤمنان پیروز و رستگار شدند، آنان که در نماز خشوع می کنند.))۱

خشوع یعنی تواضع، اظهار ادب و بندگی و توجه قلبی و حضور انسان در پیشگاه خداوند با تمام وجود. نماز گزار واقعی کسی است که به هنگام نماز چنان غرق در تفکر و حضور پروردگار و به راز و نیاز مشغول است که ذره ای از دل خود را برای غیر خدا و امور مادی خالی نمی گذارد.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مردی را دید که درحال نماز با ریش خود بازی می کرد، آن حضرت فرمود: (( اگر قلب او خاشع بود، اعضا و اندام او نیز چنین بودند.))۲

میزان اثر بخش بودن نماز و پذیرش آن، به میزان خشوع و حضور قلب انسان بستگی دارد؛ از این رو امام باقر(علیه السّلام) می فرماید: (( با تمام وجود نماز بخوان، چرا که در مقابل آن مقدار از نماز پاداش داده خواهی شد که با حضور قلب انجام می دهی.))۳

عوامل مختلفی برای ایجاد حضور قلب در نماز وجود دارد که برخی از آن ها را یادآور می شویم:

۱٫ پی بردن به اهمیت نماز

مهم ترین عامل مؤثر در پیدایش حضور قلب در نماز، اهمیت دادن به راز و نیاز با خدا و ارتباط با او از راه نماز خواندن است.آثار و برکات و نتایج حاصله از نماز هر چه برای انسان مهم و ضروری جلوه کند، بر عشق و توجه قلبی او خواهد افزود و او را از توجه به غیر خدا باز خواهد داشت.

۲٫ فهم معانی

بی توجهی و نداشتن حضور قلب در نماز معمولاً از آن جا ناشی می شود که نمازگزار با الفاظ عربی آشنا نیست و نمی داند با چه کسی سخن می گوید و چه بر زبان جاری می-کند. الفاظی را از کودکی به او آموخته اند و او بدون توجه به معنای آن ها فقط طوطی وار تکرار می کند. پر واضح است که این گونه سخن گفتن، نه احساس نیاز به صحبت کردن با خدا را در دل انسان زنده می کند و نه ایجاد کننده حضور قلب است.

۳٫ شرایط و محیط منا سب

حضرت علی(علیه السّلام) در نامه خود به مالک اشتر، فرماندار مصر، می فرماید: (( ای مالک، در برنامه ی خود بهترین وقت ها را برای نماز و ارتباط با خدا قرار بده، هر چند همه وقت های تو برای خداست.))

بسیار اتفاق افتاده است که انسان، بی حوصله است و انگیزه و شوق انجام هیچ کاری را ندارد، یا موضوع مهمی فکر و ذهن او را به خود مشغول کرده است و یا مشکلی سر راه او قرار گرفته که او را از اندیشیدن به سایر مسائل زندگی باز می دارد؛ طبیعی است که در چنین اوضاع و احوالی شرایط مناسب برای حضور قلب در نماز فراهم نیست. هم چنین ممکن است در اطراف انسان، اشیایی وجود داشته باشد که حواس انسان را از توجه به نماز باز دارد؛ مانند: آیینه، عکس و … که از نظر اسلام نماز خواندن در مقابل آن ها مکروه است،۴ در چنین محیطی نیز پیدایش حضور قلب برای نماز گزار بسیار مشکل است.

این که امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: (( نماز حاقن و حاقب و حازق کامل نیست و حاقن کسی است که ادار به او فشار می آورد و حاقب به کسی می گویند که مدفوع به او فشار می آورد و حازق کسی است که جوراب او را آزار می رساند))۵ ، در واقع به مسأله حضور قلب در نماز اشاره می کند. بنابراین برای پیدا کردن حضور قلب باید نماز را در شرایط و محیط مناسب به جا آورد.

۴٫ تعیین مکان مخصوص

امام صادق(علیه السّلام) به یکی از یاران خود به نام حریز می فرماید: (( اتخذ مسجداً فی بیتک؛ در خانه ی خود محلی را برای مسجد انتخاب کن.))۶

انتخاب مسجد یا محل مناسب برای مناجات و راز و نیاز با خدا در منزل، در ایجاد حضور قلب بسیار تأثیر دارد. معمولاً وقتی انسان در چنین مکان هایی قرار می گیرد فکر و ذهن او خود به خود از چیزهای دیگر جدا شده و یاد خدا و نماز جایگزین آن می گردد و آمادگی انسان برای نماز گزاردن با حضور قلب بیشتر می شود.

۵٫ اختصاص وقت مخصوص

یکی از عوامل موفقیت انسان، برنامه ریزی است. هر کاری باید در وقتی مشخص انجام شود تا از هدر رفتن نیروهای و سردرگمی جلوگیری شود. نماز که یکی از وظایف سنگین ما در شبانه روز است، از این موضوع جدا نیست و باید برای آن وقتی مخصوص تعیین گردد.

۶٫یاد نماز وداع

هیچ انسانی نمی داند چند سال زنده خواهد بود، و هر روز این احتمال را می دهد که شاید فردا زنده نباشم؛ نمازگزاری که با توجه به این نکته نماز می خواند و چنین تصوری در ذهن او وجود دارد که شاید این آخرین نمازی باشد که توفیق انجام آن را دارد، بیشترین حضور قلب را نسبت به سایرین خواهد داشت.

امام صادق( علیه السّلام) به نماز گزاران توصیه می کنند: (( هنگامی که می خواهی نماز واجب خود را بخوانی، در وقت بخوان و مانند کسی باش که نماز وداع می خواند و می ترسد که بعد از این توفیق نماز خواندن نصیب او نشود.))۷

۷٫ انجام مستحبات

انجام مقدمات و مستحبات نماز، چه آن اموری که قبل از آغاز نماز باید انجام شود؛ مانند: اذان، اقامه، پوشیدن لباس های زیبا، استعمال عطر و بوی خوش و چه آن اموری که همراه نماز یا بعد از آن مستحب است انجام گیرد، این ها نیز در حضور قلب در نماز بسیار تأثیر دارند.

۸- یاری جستن ا ز خدا

انسان های والا مقام و نزدیکان به درگاه پروردگار، ضمن دعا و مناجات های خود همواره این خواسته را مطرح می کرده اند که خدایا ما را لحظه ای به خودمان وامگذار و از شیرینی مناجات و ملاقات با خودت محروم مساز و این درسی است برای ما پیروان و شیعیان آن بزرگواران که دست نیاز به سویش دراز کرده و از او بخواهیم به ما توفیقی عنایت کند که با تمام وجود و با حضور قلب به درگاهش شرفیاب شدیم.

۹٫ تمرین

انسانی که در طول یک نماز ممکن است بیش از یک لحظه تمرکز حواس یا حضور قلب نداشته باشد، می تواند با تمرین و تداوم بخشیدن به این خواسته ی خود، چنان قدرتی پیدا کند که با تمام وجود به نماز بایستد و در لحظه ای از لحظات نمازهای خود چیزی غیر از خدا را در ذهن و قلب خود راه ندهد.

۱۰ـ پرهیز از غذاهاى شبهه ناک نیز در این امر بسیار مؤثّر است.

«کَسْبُ الحَرامِ یُبینُ فی الذّرّیة؛[ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۵۳٫] درآمد حرام در فرزندان اثر (نامطلوب) می گذارد (و هدایت آنها را دچار مشکل می کند)».

قساوت قلب

خوراکی که انسان تناول می کند، اگر پلید و حرام باشد، قلب را تیره می سازد. در این صورت دیگر از او امید خیری نیست و پند و اندرز در او اثر نمی کنند و سخت ترین مناظر رقّت بار او را متأثر نمی کنند. امام حسین(ع) به لشکریان عمر سعد فرمود: «از اینکه شما نافرمانی ام می کنید، و به سخن من گوش فرا نمی دهید، این است که شکم هایتان از حرام پر شده و بر دل هایتان مهر خورده و دیگر حق را نمی پذیرید. وای بر شما! آیا انصاف نمی دهید؟ آیا گوش فرا نمی دهید!؟» نفس المهوم، محدث قمی، ترجمه کهری، ص۱۱۰٫

۱۱ پرهیز از گناه عامل مؤثّر دیگرى است; زیرا گناه آین قلب را مکدّر ساخته، مانع آن مى شود که جمال محبوب حقیقى در آن منعکس گردد، و با حجابى که به وجود مى آید انسانِ دعاکننده، یا نمازگزار، خویشتن را در محضر او نمى بیند، به همین دلیل، قبل از هر نماز و دعا باید از گناهان توبه کرد و خود را به خدا سپرد. توجّه به اذکارى که در مقدّمه نماز آمده است بسیار مؤثّر است.

مردی از حضرت امیرالمؤمین علی (ع) پرسید: «یا أمیرَالْمُؤْمِنینَ، اِنّی قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةُ بِاللَّیْلِ؟ قالَ: فَقال أمیرُالمؤمنینَ (ع): أنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُک».من از نماز شب محروم شدم.

حضرت فرمود: تو کسی هستی که گناهان تو مقیّدت نموده است. (یعنی تو آزاد نیستی و در قید و بند گناهانت هستی).

امام صادق (ع) فرمود: «اِنَّ الرَجُلَ یَذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَحْرُمُ صَلاة َاللَّیْلِ وَ اِنَّ الْعَمَلَ السَّیّیءَ اَسْرَعُ فی صَاحِبِهِ مِنَ السِّکِین فِی اللَّحْمِ».

کسی که مرتکب گناهی شود از نماز شب محروم میگردد و به درستی که نفوذ اثر کار ناپسند در انجام دهنده آن از نفوذ چاقو در گوشت سریعتر است».

حضور قلب در نماز از دیدگاه عالمان ربانی و عارفان الهی نوشته محمد بدیعی

 نظر دهید »

حدیث نماز اول وقت

13 آذر 1392 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)

الإمامُ الباقرُ (عَلَیهِ الّسَلامُ):

اِعلَمْ أنَّ أوَّلَ الوَقتِ أبَداً أفضَلُ، فَعَجِّلْ بِالخَیرِ ما استَطَعتَ، وأحَبُّ الأعمالِ إلى اللّه‏ِ عَزَّوجلَّ ما داوَمَ العَبدُ علَیهِ وإن قَلَّ

امام باقر علیه‏السلام :

بدان که اوّل وقت ، همیشه بهتر است ،

پس تا جایى که مى‏توانى به کار خیر بشتاب،

محبوبترین کارها نزد خداوند عز و جل کارى است که آدمى بر آن مداومت ورزد

گرچه اندک باشد .

الکافی : جلد ۳ / ۲۷۴ /

 نظر دهید »

تأثیر عسر و یسر در بندگی خدا

12 آذر 1392 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)

شرح حدیث “اِتَّقِ اللَّهَ فی عُسرِکَ وَ یُسرِکَ“

چکیده‌

در گُذران زندگی، حالات مختلف و شرایط گوناگونی بر انسان عارض می‌شود گاهی دارا و گاهی ندار، ایّامی بر وفق و ایّامی دیگر به سختی، یک روز آبرومند و محبوب، دیگرْ روز، مُنزوی و تنها؛ نکته مهم در همه این حالات، موضِع‌گیری صحیح و به جا به حَسَبِ هر شرایط است.

اصل حدیث:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: اِتَّقِ اللَّهَ فی عُسرِکَ وَ یُسرِکَ؛(1) در سختی و سستی تقوای الهی پیشه کن.

توضیح لُغوی:

ابن فارس در معجم مقائیس اللغه برای لغات مشتمل بر «یُسر» دو معنای ریشه‌ای مستقل در نظر گرفته است.(2)

1. گشایش و سبکی و سبکبالی؛

2. عضوی از اعضاء

اما علامه مصطفوی در کتاب التحقیق، معتقد است معنای ریشه‌ای این لغت که ضد عسر است، سهولت و آسانی در امور در ضمن تَوَسّع و گشایش در زندگی می‌باشد.(3)

از این ریشه، سه لغت، بیش از دیگر لغات، شهرت یافته است:

1. یُسر؛ به معنای آسایش در زندگی و آسانی در امور؛

2. مَیْسِر؛ به معنای قمار؛

3. یسار؛ به معنای دست چپ و سمت چپ

زمخشری در تفسیر کشاف در وجه نام‌گذاری قمار به مَیْسِر می‌نویسد: “لِأنَّهُ أخذ مالَ الرجلِ بِیُسْرٍ وَ سُهولَةٍ مِنْ غَیْرِ کَدٍ وَ لا تَعَبٍ"؛(4) زیرا یاسِر (=قمارباز) مال مردم را به آسانی و سهولت و بدون سختی و زحمت، مالک می‌شود.

به نظر نگارنده از آنجایی که اکثر انسان‌ها، کارهایشان را بیشتر با دست راست انجام می‌دهند دست چپ، فراغت و آسایش بیشتری نسبت به دست راست دارد بر همین اساس ابتداء به دست چپ، یسار گفته شد بعداً نیز از باب توسعه در لغت، مطلق طرف چپ را یسار نامیدند.

شرح محتوایی:

حضرت در این حدیث می‌فرمایند: چه در سختی و چه در آسانی، برنامه ثابت همه روزها و لحظه‌های زندگی تو باید رعایت تقوای الهی باشد.

برخی از بی نهایت، مصادیق یُسر در زندگی انسان، عبارت‌اند از:

1. سلامتی جسم و روان

2. امنیّت و شرایط صلح (صلح جهانی، فردی، خانوادگی ـ صلح با دوستان و نزدیکان)

3. آزادی

4. وصال و حیات

5. رفاه مالی

6. قدرت و وجاهت

7. فراغت و شغل مناسب

8. علم و دانایی

9. شرایط مطلوب جوی و محیطی

همچنین برخی از مصادیق عُسر عبارت‌اند از:

1. بیماری جسم یا بیماری روحی

2. شرایط جنگ یا نداشتن امنیّت

3. اسارت و نظارت بیجا

4. فراق و فوت

5. تنگدستی و فقر

6. شغل سخت و وقت‌گیر و آزار دهنده

7. جهل و بی‌سوادی و عدم اطلاع

8. شرایط نامطلوب جوی و محیطی مثل سیل و زلزله و آلودگی و…

در کل، انواع گرفتاری‌هایی که برای انسان، درگیری و اشتغال فکری ایجاد می‌کند از مصادیق عُسر محسوب می‌شوند.

طبق تعریفی که از عسر ارائه شد قاعدتاً می‌بایست همه انسان‌ها به دنبال یسر در زندگی باشند و از عسر حذر نمایند این اصل، نزد برخی به قدری مُسلَّم است که اگر از ایشان سؤال کنی عسر بهتر است یا یسر؟! این سؤال را لغو و بیهوده می‌دانند.

غافل از آنکه عسر و یسر، دو روی یک سکه‌اند روی سکه، یسر و پشت آن را به عسر حک کرده‌اند. خدای متعال برای همه انسان‌ها، روی سکه زندگی را در نظر گرفته است؛ “یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُم العسر"(5) خداوند برای شما یسر را اراده فرموده است و عسر را برای شما اراده نکرده است.

اما گاهی این سکه زندگی از رویی که خدا برای ما اراده فرموده است می‌چرخد یعنی یا خودمان با سوء تدبیر، یسرمان را به عسر تبدیل می‌کنیم یا ثمره اعمال شوم دیگران در زندگی ما اثر گذاشته، عسری برایمان ایجاد می‌گردد.

از طرف دیگر، مؤمن در زندگی، دارای هدف است و هدف او غیر از این دنیاست و از آنجایی که تمام مصادیق عسر و یسر، حالات متفاوتی از این دنیاست چون دنیا برایش اصالت نداشته بالتبْع، عسر و یسر دنیا نیز برایش رنگی نخواهد داشت.

مؤمن خدایی دارد که خالق هستی و کانون تمام توجهات او قرار گرفته است. در منطق مؤمن، این تنها خداست که اصالت دارد و لذا هر چه غیر اوست چون فانیست هیچ اصالتی ندارد سختی باشد اصالت ندارد آسانی هم که باشد باز اصالت ندارد. خداوند، پیرامون اصالت خود و فانی بودن غیر خود می‌فرماید: “کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ وَ یَبْقی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ“(6)

هر چه بر روی زمین است فانیست و تنها این وجه پروردگار توست که باقی می‌ماند. حضرت علی علیه‌السلام راجع به گذرا بودن و اصالت نداشتن حالت عسر و یسر و تکالف متفاوتی که به حَسَب هر حالت برای انسان ایجاد می‌شود می‌فرمایند: الدَّهْرُ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَإِنْ کَانَ لَکَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِنْ کَانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ فَکِلَاهُمَا عَنْکَ سَیَنْحَسِر؛(7) روزگار، دو جور است: یک روز به نفع تو و روز دیگر بر ضرر تو، روزی که به نفع توست طُغیان نکن و مغرور نشو و روزی که به ضرر توست را صبر پیشه کُن که هر دوی این حالات می‌گُذرد.

از فرمایش حضرت رسول صلی الله علیه و آله نکات زیر استنباط می‌گردد:

1. آنچه دارای اهمیت است تقوای الهیست و لذا انسان در هر حال و وضعی که باشد فرقی نمی‌کند آنچه اهمیّت دارد وظیفه ایست که تنها در سایه تقوای الهی امتثال می‌شود. مثل آنکه به دانش‌آموز می‌گوییم: چه در سختی و چه در راحتی، درس‌هایت را بخوان!! به عبارت دیگر چون زندگی انسان، یا به عسر می‌گذرد یا به یسر؛ تعبیر به عسر و یسر، کنایه از تمام عمر است. گویا حضرت فرموده باشند: إتَّقِ اللهَ أیامَ حَیاتِک!

2. اما نکته‌یِ مهم‌تری وجود دارد و آن اینکه ممکن است کسی توهم کند فقط در سختی است که باید یاد خدا بود و تقوای الهی پیشه کرد و یا بر عکس؛ اما از آنجا که زندگیِ دو روزه دنیا، تماماً و لحظه به لحظه، امتحانی برای کسب آخرت است حضرت می‌خواهند بفرمایند: عسر و یسر، مراحل و زوایا و حالات مختلفی از این امتحان است چه در یسر باشی و چه در عسر، گویا در جلسه امتحانی نشسته‌ای که باید سر بلند از آن (دنیا) بیرون آیی؛ حضرت صادق علیه‌السلام به جنبه‌های متفاوت امتحان الهی با ایجاد شرایط مختلف برای هر انسانی اشاره کرده و می‌فرمایند: الدَّهْرَ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ فَبِکِلَیْهِمَا تُمْتَحَن؛(8)

روزگار دو حالت دارد که برای همه انسان‌ها هر دو حالتش را نشان می‌دهد روزگار خوشی و روزهای ناخوش؛ پس صبر کن که در هر دو حالت، امتحان می‌شوی. مثل زمانی که به فرزندمان توصیه می‌کنیم چه در زمستان و چه در تابستان، مواظب سلامتی‌ات باش! تنها چیزی که هست اینکه در زمستان با پوشیدن لباس گرم انسان از مریضی محفوظ می‌ماند اما در تابستان برای جلوگیری از گرمازدگی و حفظ سلامتی به لباس خنک و وسایل سرمایشی رجوع می‌شود.

فرمایش حضرت نیز مشابه همین است یعنی چون اصالت با بندگی و تقوای الهیست فرقی نمی‌کند در چه شرایطی قرار گرفته باشی مهم بندگی خداست! تنها چیزی که باقی می‌ماند اینکه مصادیق بندگی و آسیب‌هایی که ممکن است به حسب شرایط مختلف برای انسان عارض گردد تغییر می‌کند فی‌المثل در موقع یسر و دارایی، برخی از مواردی که ایمان انسان را تهدید می‌کند عبارت‌اند از:

1. بریزْ بپاش و انواع اسراف و تبذیر؛

2. بخل و تنگدستی؛

3. خود برتر بینی؛

4. ظغیان و سرکشی؛

5. غفلت از خدا و قرار گرفتن در زمره‌یِ مترفین؛

اما در عسر و نداری تکالیف دیگری برای انسان در اولویت قرار می‌گیرد و موضوعیت پیدا می‌کند که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

1. گمان بد به خدای متعال پیدا نکند؛

2. ناشکیبایی نکرده بلکه صبور باشد؛

3. به حکمت و مصلحت پروردگار رضایت داشته باشد؛

4. تبعات سوء اعمال خود و دیگران را به خدا نسبت ندهد؛

5. کرامت انسانی‌اش را حفظ کرده و به هر کس و ناکسی درخواست کمک ندهد.

همچنین یسری که به سبب سلامتی برای انسان ایجاد می‌شود با خود آسیب‌هایی به همراه دارد که در عسر به سبب بیماری، گونه‌یِ دیگری از آن، ایمان انسان متقی را هدف می‌گیرد.

این سخن حضرت رسول صلی الله علیه و آله، همه مسلمانان را در هر وضعی و شرایطی که باشند خطاب قرار داده و تکلیفی واحدی را برای آنان بیان می‌دارد و آن حفظ تقوای الهی است.

بررسی سندی حدیث:

از این حدیث هیچ اثری در منابع اصیل ما شیعیان یافت نمی‌شود اما در منابع اهل سنت به طرق مختلف موجود است. با این وجود از آنجا که این کلام نورانی با عمومات آیات متعددی از قرآن در امر به تقوا و روایات فراوان دیگری از ائمه معصومین علیهم‌السلام موافق است با آن مخالفتی نشده و به نقل اهل سنت، اعتماد کرده این عبارت را به عنوان حدیثی که مجموعه فرمایشات از حضرت رسول صلی الله علیه و آله به حساب می‌آوریم.

نتیجه‌گیری:

حالات متعدد و شرایط خاصی که در زندگی هر انسانی در طول حیاتشان اتفاق می‌افتد هیچ یک ساقط کننده تکلیف نیست. اگر زندگی در دنیا حالت ثابت و پایداری داشت بسیاری از استعدادهای انسان در معرض امتحان قرار نمی‌گرفت و لذا خداوند برای هر انسانی در طول حیات، حداکثر حالات متفاوتی را که امکان دارد ایجاد می‌کند تا زمینه آزمایش او در عرصه‌های مختلف، فراهم گردد. و این انسان‌ها

هستند که باید بدانند بسیاری از این حالات، نَه برای اکرام و احترام خدا به بنده است نه برای اهانت؛ بلکه این حوادث تلخ و شیرین، با هدف زمینه‌سازی برای آزمونی جامع‌تر و یا تبعات مثبت و منفی اعمال گذشته‌مان می‌باشد. خداوند در این باره می‌فرماید: فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ـ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَن.(9)

منبع:راسخون

 1 نظر

حدیث کساءازمنظربزرگان

12 آذر 1392 توسط خادمه حضرت فاطمه زهرا (س)
آیت الله قاضی قدس سره و حدیث کساء

آیت الله سید علی قاضی قدس سره استاد عرفان و اخلاق علامه طباطبایی قدس سره صاحب تفسیر المیزان به حدیث کساءبسیار معتقد بودند و اگر کسی به ایشان مراجعه می کرد و از مشکلات و گرفتاری های خود برای ایشان می گفت او را به خواندن حدیث کساء سفارش می کردند. همچنین آیت الله قاضی قدس سره به رعایت آداب خاصی برای جلسات حدیث کساء اشاره می نمودند. برای مثال می فرمودند: در جلسات حدیث کساء عود آتش بزنید.

***************
فرمایشات آیت الله بهجت :

شخصى نقل كرد كه:

نسخه اى از « حديث كسا » را پيدا كرده است كه از شرايطش روشن كردن عود در مجلس است، هر كس آن را بخواند، حضرت حجّت ـ عليه السّلام ـ و انوار خمسه ى طيّبه در آن مجلس حاضر مى شوند، و الآن يك سال است كه آن شخص وفات كرده است. آيا ما نبايد در توجّه به خدا، به سفير و ولىّ او متوسّل شويم؟!


********************

حضرت آیت‌الله بهاءالدینی

برای رهایی از مشکلات راه‌هایی است که بهترین آن‌ها را خود ما حس کرده‌ایم و به کمک آن‌ها به حاجت‌هایمان رسیده‌ایم که چهار چیز است؛ نذر کردن گوسفند برای فقرا، خواندن حدیث کساء به طور پی در پی، پرداختن صدقه و ختم صلوات.(1)

(1) آیت بصیرت، ص68.
********************************

حضرت آیت‌الله محمد تقی بهجت: برای شفای مریض حدیث کساء را مکررا بخوانید و هنگام خواندن در مجلس عود روشن کنید. (1)


(1) گوهرهای حکیمانه، ص13.
****************************************

حضرت آیت‌الله میرزا جواد تبریزی: برای درخواست حاجت حدیث کساء را بخوانید.

*******************************************


حجت الاسلام و المسلمین، آقای سید وهّاب ضیائی که از فضلای اخلاق در حوزه ی علمیه قم می باشد فرمود:

کراراً حدیث کساء به عزیزانی که گرفتاری های مختلف داشته اند توصیه شده است و آن ها به نتیجه ی مطلوب و حتمی رسیده اند و این عمل نشانه ی آن است که این حدیث معتبر است؛ هرچند بعضی ها برخی رُوات حدیث آن را ضعیف بدانند. مریضی که حال او سخت بود مدت یک هفته هر شب حدیث کساء را بین نماز مغرب و عشاء خواندند و در پایان هفته به نتیجه ی مطلوب رسیدند. توصیه ی ما به آن ها این بود که این حدیث را با دل، باور و عارفانه و با حالت بُکاء و گریه بخوانند تا نتیجه ی آن سریع تر و مطلوب تر باشد.
*****************************

فرزند آیت الله بهاءالدینی رضوان الله تعالی علیه می گوید:

کسانی که برای رفع مشکلاتشان خدمت ایشان(آیت الله بهاء الدینی رضوان الله تعالی علیه) می رسیدند، ایشان توصیه به قرائت حدیث کساء می کردند و به ختم صلوات نیز توصیه می فرمودند.
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

السّلام عَلیَ الحُسَین (ع) وعَلی عَلِِِّیِ ابن الحُسَین (ع) وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع) و عَلی اَصحابِ الحُسَین (ع)

زیبا سخن گفتن و روانی عبارت ها و الفاظ چنان در زینب (سلام الله علیها) ملکه شده بود که در سخت ترین و بحرانی ترین لحظه با موازین ادبی سخن می گفت . نیشابوری در این باره می گوید: «زینب در فصاحت و بلاغت در پارسایی و عبادت مانند پدرش علی (علیه السلام) و همانند مادرش زهرا بود»
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • علما
  • شهدا
  • اهل بیت (ع)
  • قرآن
  • عمومی
  • دلنوشته
  • نماز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

طرح ختم گروهی قرآن کریم بهمراه تدبر درآیات

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس